مثل ها و حکم رایج در منطقه آذرشهر:
در گذشته های دور مردم آذرشهر و آبادی های اطراف آن مثل هایی را در محاورات و ادبیات شفاهی خود داشتند که علاوه از نغر بودن کلام یک دنیا معنی و مفهوم داشت و بسیاری از آن امثال و حکم در میان مردم خوب و صمیمی آذرشهر ممقان و گاوگان رایج است از جمله مثل ها عبارتند از:
۱ـ آتلی پیادیه گولر = سواره بر پیاده می خندد
۲ـ آختاران تاپار = جوینده یابنده است
۳ـ آ دون ندی رشید، بیرین د بیرین اشید
۴ـ آجین ایمانی اولماز = گرسنه ایمان ندارد
۵ـ توخون آجدان خبری اولماز = سیر از گرسنه بی خبر می شود
۶ـ قره تویوخ یاتار چینه دانندا داری گورر= مرغ سیاه می خوابد داری می بیند
۷ـ آدامی تانیه ن یرده قود یسین
۸ـ آراقار شبمذهب اتیب
۹ـ آغانین مالی چخار نوکرن جانی
۱۰ـ بردا منم باغداددا کور خلیفه
۱۱ـ ایت هورر کروان گچر
۱۲ـ ایپ دوغا خندان گچر
۱۳ـ بولانماسا دورولماز
۱۴ـ تازاگلدی بازارادان کهنه دوشتدی نظردن
۱۵ـ آل قاپیدا سات قاپیدا
۱۶ـ آچ تویوق یوخودا داری گورهر
۱۷ـ ایلان ییب، اژدها اولوب
۱۸ـ ایت قولاغن کسندن قورخار
۱۹ـ قیش چخار اوزی قارالیخ کوموره، قالار
۲۰ـ هربا جادان ییر طرلان
۲۱ـ طوی گئدر تویوخ قالار
۲۲ـ ایکی عزیزین آراسنا گیرمزلر
۲۳ـ ایکی فندق بیرگردکانین بترین داغیدار
۲۴ـ ایکی یاناباخان چئری قالار
۲۵ـ قشقریر گوز قورخودا
۲۶ـ چوخ یاشیین چوخ بولمز چوخ گزن چوخ بولر
ترجمه:آن که زیاد عمر کرده بیشتر نمی داند بلکه بیشتر سیاحت کرده بیشتر می داند. در مورد کسانی که سن زیاد و موی سفید را به رخ دیگران می کشند و ادعا می کنند که همه چیز را میدانند بکار می رود.
۲۷ـ گئچی نین قوتوری سرچشمه دن سوایچر
ترجمه: بز گر از سرچشمه آب می خورد. در مورد کسانی بکار می رود که با توجه به موقعیت پایین خودشان دیگران را نیز قبول ندارند.
۲۸ـ گوز گوردوغونان قورخار گوز گوردوغون ایی نانار
ترجمه: چشم از آن چه دیده می ترسد، چشم به چیزی که می بیند باور دارد.
در مورد افرادی که زندگی یکبار شکست خوردند بکار می رودمانند مار گزیده از ریسمان سیاهو سفید میترسد.
۲۹ـ قورد دومانلیغی سور
ترجمه: گرگ هوای طوفانی را دوست دارد.
در مورد کسانی که سعی در بهم ریختن وضع موجود و بهره برداری و استفاده از آن به نفع خود را دارند بکار می رود.
ترجمه:از توانگر زیان نمی آید.
درباره ثروتمندان گفته می شود، که بالاخره ثروت آن ها شاید روزی به درد جامعه بخورد.
۳۱ـ قویون اولمیان یرده گئچیه عبدالکریم دئیه للر
ترجمه: در جاییکه گوسفند نباشد به بز عبدالکریم می گویند.
در مورد استفاده از امکانات موجود و استفاده از آنها به نحو شایسته و عدم دست درازی در مقابل بیگانگان گفته می شود.
۳۲ـ آتا مینماخ راحادی، آتدان یمماخ چتیندی
ترجمه: سوار شدن به اسب آسان است پیاده شدن از آن سخت است.
رسیدن به ثروت و مقام خوشآیند است ولی از دست دادن آنها سخت و ناگوار است.
۳۳ـ جمعنین چرشنبه سی وار
هر جمعه ای را چهارشنبه ای است. یا امروز را فردایی است.
به کسانیکه قدرت نعمت را نمی دانند و کفران نعمت می کنند گفته می شود.
۳۴ـ سرکه لی آش ایشملی اولو بیر گون سیزده بیرگون بیزده
ترجمه: آش سرکه دار خوردنی است منتهی یک روز در خانه شما یک روز در خانه ما.
در مورد کسانیکه توقع خدمت بیش از اندازه از دیگران دارند ولی خود منشأ خیری نیستند به کار می رود.
۳۵ـ ایشلی ین اوکوزی اله باغلالار
ترجمه: گاو نر کارکن را دم دست می بندند.
در مورد کسانی که نسبت به دیگران حرف شنوی بیشتری دارند در نتیجه کار بیشتری از آن ها میکشند بکار می برند.
۳۶ـ یورقانان باخ قیچین اوزاد
ترجمه: به نسبت لحافت پایت را دراز کن.
در مورد کسانیکه حد و حدود خود را نمی شناسند و به حق دیگران تجاوز می کنند بکار می رود.
۳۷ـ مال گئدر بیریانا ایمان گئدر مین یانا
ترجمه: مال و اموال به یک جا می رود ولی ایمان به هزار جا می رود.
در مورد کسانیکه ندانسته و تحقیق نکرده به دیگران تهمت و افترا می بندند.
۳۸ـ هر نه سالسان آشوا گلر قاشقوا
ترجمه: هر چیزی به آشت بریزی همان نیز به قاشقت می آید. نظیر: هر عملی را عکسالعملی است و …
در مورد اعمال انسان به کار می رود که تمام اعمال را بازدمی هست و انسان نباید از نتیجه اعمال خودش غافل باشد.
۳۹ـ واردان زیان گلمز
۴۰ـ بیرالده ایکی قارپورز توتماخ اولماز
ترجمه: با یک دست دو هندوانه نتوان برداشت.
در مورد افراد چند شغلی و ناموفق بکار می رود.
۴۱ـ ائله بیر قاریشقیه مینیب
ترجمه: مثل اینکه سوار مورچه شده است.
مراد آنکه آمدنش خیلی طول می کشد.
۴۲ـ ائله بیر گمی لری غرق اولوب
ترجمه: مثل اینکه کشتی هایش غرق شده است.
در مورد اشخاص مغموم، در خود فرورفته و متفکر بکار می رود.
۴۳ـ دالیدان آتان داش توپوغا دیر
ترجمه : سنگی که از پشت انداختته شود به پاشنه پا خورد.
در مورد کاری که وقت انجام آن گذشته باشد گفته می شود.
۴۴ـ داغ داغا یتیشمز آدام آداما یتیشی
ترجمه: کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد.
در مورد افراد ضعیفی که مورد ظلم قرار گرفته و امکان دفاع ندارد و آن را به آینده حواله میدهند
۴۵ـ اوشاغی یولا ایشه گئت دالی سینجا
ترجمه: بچه را به دنبال کاری به فرست و خودت به دنبال او برو
در مورد سپردن کار به اشخاصی که از دستشان بر نمی آید و باعث اتلاف وقت و دوباره کاری می شود.
۴۶ـ نردوانی پیله پیله چخالار
ترجمه: نردبان را پله پله بالا می روند.
در مورد کسانی که می خواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند بکار می رود.
۴۷ـ گودیش گودیشه دئیری اوزون قارا اولسون
ترجمه: دیگ به دیگ می گوید رویت سیاه
در مورد خلافکارانی که به خلاف یکدیگر اعتراض می کنند.
۴۸ـ ایت داش آتماسان هورمز
ترجمه: اگر به سگ سنگ پرتاب نکنی عوعو نمی کند.
در مورد افرادی که از آزار و اذیت دیگران شاکی هستند گفته می شود.
۴۹ـ گودیش یخلب دوواغین تاپیپ
ترجمه: دیزی افتاده و سرپوشش را پیدا کرده، نظیر: کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
دو یار و دو فردی که از هر نظر به هم شبیه باشند بکار می رود.
۵۰ـ کیونی ایکی اولسا ائو سوپور و لمه میش قالار
ترجمه: کلفت اگر دو تا باشد خانه جاروب نمی شود.
مانند آشپز که دوتا شد آش یا شور می شود یا بی نمک
در مورد مشخص نشدن وظیفه هر کس در قبال مسؤولیت گفته می شود.